ویکتور گودئانو، دست راست چائوشسکو، رازی دارد. او همچنین یک مامور KGB است و قبل از اینکه کشف شود باید فرار کند، بنابراین از یک فرصت دیپلماتیک ارزشمند استفاده خواهد کرد.
رامون آدم مهربانی است، او سعی می کند کارهای خوب انجام دهد، اما وضعیت را بسیار بدتر می کند. او به دنبال شخص خاصی است و در نهایت به بخارست می رسد...
زنی از جنگ بر می گردد و با خانواده ای در نیویورک دوست می شود. این خانواده یک باند سرقت اشیا و وسایل گران قیمت و با ارزش هستند. این تمام چیزی است که بین او و آن ها و زندگیشان قرار دارد.
در میانه قرن نوزدهم، در مرز سواحل شرقی امریکا، دو زوج همسایه با سختی و تنهایی دست و پنجه نرم می کنند. آنها که در محیطی زیبا اما چالش برانگیز احاطه شده اند از جنبه جسمانی و روانی آزموده می شوند.
یک دادستان جوان و آرمانگرا بنام کریستین با پرونده فساد یکی از همکاران ارشد خود روبرو می شود که اگر حقیقت را آشکار کند موقعیت شغلی اش را به خطر انداخته است...
"رلو" مردی صاحب همسر و دو بچه و همینطور یک زندگی دوگانه است. از دید خانواده‌اش او یک راننده تاکسی عالیست، و کسی به او بدگمان نشده که عضو یک دسته گانگستر محلیست. هیچکدام از این دو زندگی جداگانه‌اش، از وجود دیگری خبر ندارند. اما او مدت زیادی نمیتواند اوضاع را تحت کنترل خود نگه دارد. بعد از کششتن اتفاقی شخصی، میخواهد از آن زندگی مخفی اش بیرون بیاید اما راه برگشتی نمی‌بیند و...
