ادوارد در جستجوی خانوادهی خود به پرتغال میرود و با مادر و خواهر دوقلوی خود پس از سالها دوری دیدار میکند. راز تاریکی در گذشتهی آنها نهفته است که هویت و ریشههای ادوارد را تغییر خواهد داد.
«جرجز» و «آنه» در هشتاد سالگی با هم زندگی می کنند. هردوی آن ها معلم موسیقی بازنشسته هستند. دخترشان هم که موسیقی ساز است، به همراه خانواده اش در خارج از کشور زندگی می کند. روزی آنه دچار یک حمله قلبی می شود و ...