زمانی که آلخاندرو متوجه می شود او یک آمریکایی نیست و در دوران کودکی پدر و مادرش او را نزدیک مرز مکزیک آورده اند، زندگی اش دچار تغییراتی می شود. از سوی دیگر دختری بنام فلورا که متولد میسوری می باشد تصمیم میگیرد از خانه فرار کند و...
داستان این سریال در مورد مردی است به نام پاتریک جین که در مورد ماجرا های جنایی تحقیق می کند و دارای استعداد های فوق العاده مانند شرلوک هلمز و همچنین از قدرتهایی مانند خواندن مغز نیز بهره میبرد و از اسرار نهفته در جرم ها و قتل ها پرده بر می دارد . اوگذشته خود را با پشیمانی کنار گذاشته او در گذشته تظاهر می کرده که باارواح ارتباط دارد که همین قضیه موجب کشته شدن خانواده اش توسط یک قاتل زنجیره ای شده است...
گروهی از افراد مسلح وارد یک سوپر مارکت در آریزونا شده، تعدادی از کارمندان و مشتریان را به قتل رسانده و بقیه را به گروگان می گیرند. آنها که در ابتدا به نظر می رسد سارق یا تروریست باشند، اعلام می کنند گروهی دانشمند هستند که حمله موجودات بیگانه به این فروشگاه را کشف کرده اند و...
معاون فرمانده پلیس (برندا جانسون) به علت داشتن تواناهایی های بسیار بالا به بخش قتل پلیس لس آنجلس منتقل میشود. توانایی ذاتی او خواندن ذهن مردم و گرفتن اعتراف باعث شده تا سخت ترین پروندها را به او واگذار کنند…
جواني هجده ساله به نام «برايان» ( بردی کوربت ) به ياد مي آورد که در سال ۱۹۸۱، در هشت سالگي در باراني سيل آسا از هوش رفته و پنج ساعت بعد در زيرزمين خانه شان چشم باز کرده است. او با ديدن عکسي به ياد دوران هم بازي بودنش با پسر بچه اي به نام «نيل» مي افتد و با او تماس مي گيرد و به اين ترتيب سرانجام در مي يابد که در سال ۱۹۸۱ چه اتفاقي براي او و «نيل» ( جزف گوردن لویت ) رخ داده است...
