فیلم روایت کننده اتفاقات عجیب و غریب در روستایی انگلیسی بنام Deddington می باشد. مرگ وحشتناک یکی از دختران آنجا توسط یک موجود هار، موجب حضور خبرنگاران، کارآگاه های دیوانه و شکارچیان انتقام جو در صحنه می شود تا اگر تهدیدی وجود داشته باشد آن را از بین ببرند...
یک بیمار روانی که در کودکی اش مورد آزار قرار گرفته است، زنان جوان در نیویرک را به قتل میرساند و پوست سر آنها را به عنوان جایزه پیش خودش نگه میدارد.
داستان در مورد چهار نفر شامل یک متهم سابقه دار، یک کشیش خودباخته، یک مسئول کفن و دفن، و یک رقاص می باشد که در شب عید کریسمس بعد از اتفاقاتی سر راه یکدیگر قرار می گیرند …
«جيمز باند» (مور) و يک جاسوسه ي روسي «سرگرد آنيا آماسووا» (باخ)، براي مقابله با نقشه هاي «کارل استرومبرگ» (يورگنس)، روان پريش که قصد نابودي جهان را دارد، هم راه مي شوند. «استرومبرگ» دستيار دو متر و بيست سانتيمتري دندان فولادي اش، «کوسه» (کيل) را به مصاف «باند» مي فرستد...
سندباد و وزیر مارابیا و به دنبال آن جادوگر شیطان صفت کورا، به دنبال سه لوح طلایی هستند که بتوانند به معبد باستانی اوراکل کل دانش دسترسی پیدا کنند...
جانی آلوکارد کنت دراکولا را در لندن در سال 1972 از مردگان زنده می کند. کنت به دنبال فرزندان ون هلسینگ می رود...
"دکتر آنتون فیبس"،یک دکتر،دانشمند،موسیقیدان و محقق کتاب مقدس است که تصمیم دارد از نه پزشکی که فکر می کند در مرگ همسرش مقصر هستند انتقام بگیرد...
جوانا آرزوی یک زندگی پر زرق و برق در لندن را دارد. او عاشق هنرمندان، جوانان و اشراف زادگان بسیاری می شود تا اینکه در نهایت با سرنوشت خود روبرو می شود...
»جيمز باند اصلي« (نيون) پس از ماجرايي عاطفي با »ماتاهاري«، اعلام بازنشستگي مي کند؛ اما وقتي معلوم مي شود که سازمان تبهکاري بين المللي »اسمرش« قصد تسخير جهان را دارد، به کار بر مي گردد...
