"آرتور همیلتون" بانکداری میانسال پس از تماس دوست قدیمی اش "چارلی" فرصت این را بدست می آورد که یک زندگی جدید را آغاز کند. تنها مشکل این است که "چارلی" باید مرده باشد. او در نهایت به شرکتی معرفی می شود که مرگ انسانها را جعل کرده و یک زندگی کاملا جدید برای آنها می سازد...
دکتر "بارتولومیو اسنو" که یک روانپزشک است مردی با مشکلات احساسی را معالجه می کند. اما آشکار می شود که او دانشمندی با استعداد است که تحت تعقیب چندین قدرت خارجی و ماموران آنهاست...
یک مرد متوهم معتقد است که بزودی میمیرد بنابراین نقشه هایی برای همسرش میکشد، اما غافل از اینکه همسرش از موضوع خبردار می شود و سوء تفاهم به وجود می آید...
راجر ویلوبی به نظر می رسد در رشته ماهیگیری بسیار حرفه ای است.او کتابهایی در اینباره می نویسد و مشتریانش او را بسیار دوست دارند.تنها یک مشکل وجود دارد:او در زندگی اش هیچوقت ماهیگیری نکرده است.وقتی صاحب فروشگاه او را وارد یک مسابقه ماهیگیری می کند همه چیز به هم می ریزد...
"جری وبستر" و "کارول تمپلتون" هر دو در حرفه تبلیغات اما برای آژانسهای متفاوت کار می کنند."کارول" که از استفاده الکل و زنان برای قرارداد بستن "جری" به ستوه آمده تلاش می کند او را از حرفه خود بیرون کند...
مرد و زنی از یک خط تلفن مشترک استفاده کرده و این امر موجب ایجاد تنفر از یکدیگر می شود.اما مرد با تغییر صدای خود با زن ارتباط برقرار می کند و...
داستان رابطه ی عاشقانه بین پرستار انگلیسی و سرباز آمریکایی در ایتالیا، در طول جنگ جهانی اول را، روایت میکند.
فیلم داستان دوستی بین یک روزنامه نگار عجیب و یک خلبان شجاع می باشد...
« لسلى » ( تيلر ) ، با گلهدار بزرگ ، « بيك بنديكت » ( هادسن ) ، ازدواج كرده است . از طرف ديگر ، جوانى آسوپاس به نام « جت رينك » ( دين ) كه به « لسلى » نظر داشته ، حالا صاحب يك چاه نفت شده و به رقابت با « بيك » مىپردازد...
کایل هادلی ، با زنی ازدواج می کند که مخفیانه بهترین دوست فقیر اما زحمتکش او را دوست دارد و خواهر نیمفومنیک کایل نیز او را تعقیب می کند.
