هنگامی که قدرت های خیر و شر دوباره در نبرد بر سر بشریت به زمین فرود می آیند، تنها امید برای بقا، فرزند متولد نشده یک زن بی گناه است. با کمک یک غریبه مرموز، او برای محافظت از فرزندش و نجات بشر مسابقه می دهد...
ملوين يودال (نيکلسن)، نويسنده ي داستان هاي عاشقانه، مردي است سخت وسواسي، بي حوصله و کج خلق. زندگي او از اين رو به آن رو مي شود چرا که از يک طرف همسايه اش در بيمارستان بستري شده و او ناگزير به نگه داري از سگ او شده است. و از طرف ديگر بايد به حل مشکلات «کارول» (هانت) پيشخدمت کافه اي که او بدان رفت و آمد دارد، کمک کند. «کارول» طاقت تحمل «ملوين» را دارد و «ملوين» نيز به «کارول» بي علاقه نيست...
"زینا" یک جنگجو توانا و شفا دهنده است که به همراه "گابریل" مقابل یک گروه از قانون شکنها که تمام یونان از آهنها وحشت دارند می ایستد و طی داستان در حال سفر به روستاها به دنبال ماجراجویی و مبارزه با نیروهای شرور می گردد تا انتقام خانواده خود و مردم را از آنها بگیرد ولی ...
یک خواننده رپ در یک شهر کوچک گیر می افتد و به دنبال دختری محلی می رود که خانواده اش از او محافظت می کنند...
