گروه کوچکی از بازماندگان یک حادثه به طرز ناگهانی ناپدید می‌شوند و بی‌خبری باعث می‌شود تا مردم سراسر جهان به هرج و مرج بیافتند...
"جوانا" عضو گروه کر و "مارک" آرشیتکت است. آنها همدیگر را برای اولین بار در سفری به اروپا ملاقات می کنند.فیلم زندگی مشترک آنها را تعقیب می کند...
پس از اینکه دوست دختر سابقش به قتل رسید و او به مضنون اصلی تبدیل شد "راستی سبیچ" به جستجوی قاتل اصلی می رود و متوجه می شود که او نزدیکتر از آنچه تصور میکرده است...
گروهی از دختران دانشجو سال آخر که در یک انجمن دانشجویی گرد هم آمده اند. دخترها محض تفریح اقدام به طراحی و اجرای یک شوخی عملی می کنند اما این شوخی در عمل و به صورت ناخواسته منجر به مرگ یکی از این دخترها می شود...
این فیلم بر اساس کتابی با همین نام ساخته شده است و آزمایش “موج سوم” معلم درس تاریخ، “روی جونز” را به تصویر کشیده است. آزمایش “موج سوم” در آوریل سال ۱۹۶۷ در دبیرستانی در “پالو آلتو”ی کالیفرنیا انجام شد. در این آزمایش، “روی جونز” سعی کرد نشان بدهد که چگونه در یک سیستم بسته می‌توان تفکرات فاشیستی (مانند آلمان نازی) را آموزش و گسترش داد...
چندین نفر از آینده خود پیام های صوتی دریافت می کنند - پیام هایی که شامل تاریخ ، زمان و برخی از جزئیات مرگ آنها است.
یک کشیش از آسایشگاه روانی فرار کرده و مردم را به اسم خدا به قتل می رساند...
ستاره سابق فیلمهای بزرگسال، میلا، توسط فرقه ای به نام «شمشیر» مورد حمله قرار میگیرد. او به یک شورشی تبدیل می شود و گروهی از دختران را کنار هم قرار می دهد و به دنبال انتقام گرفتن می باشد.
داستان زندگی خدمتکاری در انگلستان پس از جنگ جهانی اول که قصد دارد مخفیانه به دیدار مردی که دوستش دارد, برود.
