چندین سرباز در جنگلی گرفتار می‌شوند. شب هنگام گرگینه‌ها به سراغشان می‌آیند. سربازان به کلبه‌ای پناه می‌برند اما آنجا، جای امنی نیست...
فیلم در سال 1918 رخ می دهد و داستان یک گردان آمریکایی با بیش از 500 سرباز را روایت می کند که در جنگل آرگون پشت خطوط دشمن گیر افتاده اند...
"شین" و "جین" زوجی آمریکایی هستند که برای آغاز هر چه بهتری زندگی جدیدشان به ماه عسلی در پاریس می روند.اما با مراجعه اسرارآمیز "شین" به یک کلینیک که آزمایشات عجیبی در آن مکان به وقوع می پیوندد همه چیز به هم میریزد...
«ف. و. مورنا» (مالکوويچ) خيال دارد نسخه اي سينمايي از «دراکولا»ي «برام استوکر» را بسازد. «ماکس شرک» (دافو)، ايفاگر شخصيت «کنت اورلاک» پيرو روش بازيگري «استانيسلافسکي» است و فقط در صورتي در گفت و گوها شرکت مي کند که کاملا در جلد شخصيتش فرو رفته باشد. اما بقيه ي بازيگران اصلا آمادگي بازي واقع گرايانه را ندارند...
هفت سال پس از اتفاقات فیلم اول،"برنیک" و خانواده اش هنوز در حال فرار هستند.گروهی شورشی تلاش می کنند حمایت او را جلب کنند اما او رد کرده و می خواهد بر روی خانواده اش تمرکز کند.او به همراه شورشیان دستگیر شده و به زندانی جدید در خارج از جو فرستاده می شود...
دسات درمورد یک مرد جوان امریکایی است که با دوستانش به پاریس میرود و عاشق دختری میشود که گرگنما است...
کيوتو، دهه ي 1970. خوش نويسي (اوگاتا) در سالگرد تولد دخترش «ناگيکو»، با ظرافت پيام تبريکي را روي چهره ي او مي نويسد. چند سال بعد، «ناگيکو» (وو) از اين مراسم با شور و اشتياقي فراوان ياد مي کند و دنبال مرد عاشق خوش نويسي مي گردد که از جسم او هم چون ورق کاغذي استفاده کند و با خطي خوش بر آن بنويسد...
